تفال به حافظ امروز یک شنبه 20 آذر ماه 1401
به گزارش وبلاگ تحصیل، فال گرفتن از آثار ادبی، از باور های کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان می بردند بهره ای از کلام حق دارند رجوع می شد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما به جای مانده است.
نسیم صبح سعادت بدان نشان که تو دانی
گذر به کوی فلان کن در آن زمان که تو دانی
تو پیک خلوت رازی و دیده بر سر راهت
به مردمی نه به فرمان چنان بران که تو دانی
بگو که جان عزیزم ز دست رفت خدا را
ز لعل روح فزایش ببخش آن که تو دانی
من این حروف نوشتم چنان که غیر ندانست
تو هم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی
خیال تیغ تو با ما حدیث تشنه و آب است
اسیر خویش گرفتی بکش چنان که تو دانی
امید در کمر زرکشت چگونه ببندم
دقیقه ایست نگارا در آن میان که تو دانی
یکیست ترکی و تازی در این معامله حافظ
حدیث عشق بیان کن بدان زبان که تو دانی
شرح لغت: غیر یگانه و غریب! / زرکش: صفت مرکب از ماده فعل امر به معنی مفعولی به معنی زرکشیده
تفسیر عرفانی:
ای نسیم سعادت! به آن نام و نشانی که از آن مطلعی، از کوی کسی که از آن باخبری و در زمانی که بر تو آشکار است بگذر. در مفهوم این شعر می توان گفت، راهیان راه نور تشنه بارگاه وجودی اویند و از آنجا که اسیر عشق او گشته اند، خواهان آنند که به تیر فنای او گرفتار آیند؛ چرا که فقط بدین سان می توانند از سودای عشق او رهایی یابند و به آستان تابناکش وارد شوند.
تعبیر غزل:
فرصتی که به تازگی به دست آورده ای، قدر بدان و از آن به نحو اکمل استفاده کن که دیگر چنین فرصتی برایت به وجود نخواهد آمد. اگر با انسان های صالح و پرهیزگار مراوده داری، با آنان به نیکی رفتارکن!
منبع: فرارو