تفال به حافظ 18 دی ماه 1400؛ با ضعف و ناتوانی همانند نسیم خوش باش
به گزارش وبلاگ تحصیل، فال گرفتن از آثار ادبی، از باور های کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان می بردند بهره ای از کلام حق دارند رجوع می شد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما به جای مانده است.
ای دل مباش یک دم خالی ز عشق و مستی
وان گه برو که رستی از نیستی و هستی
گر جان به تن ببینی مشغول کار او شو
هر قبله ای که بینی بهتر ز خودپرستی
با ضعف و ناتوانی همانند نسیم خوش باش
بیماری اندر این ره بهتر ز تندرستی
در مذهب طریقت خامی نشان کفر است
آری طریق دولت چالاکی است و چستی
تا فضل و عقل بینی بی معرفت نشینی
یک نکته ات بگویم خود را مبین که رستی
در آستان جانان از آسمان میندیش
کز اوج سربلندی افتی به خاک پستی
خار ار چه جان بکاهد گل عذر آن بخواهد
سهل است تلخی می در جنب ذوق مستی
صوفی پیاله پیما حافظ قرابه پرهیز
ای کوته آستینان تا کی درازدستی
توضیح لغت: رستی: به یقین می رهی یا خواهی رست /قرابه پرهیز: به فتح اول صفت مرکب فاعلی
تفسیر عرفانی:
دلا! لحظه ای از عشق فارغ مباش. آن گاه به راه معرفت روانه شو، چرا که بدین سان از اندیشه، سالک را از راه رسیدن به معشوق دور می نماید و او را در قعر اسیر می سازد؛ چرا که تنها راه رسیدن به معرفت دوست، آن است که رهرو، خودیت خود را به باد فراموشی بسپارد و تا انتها زندگی در راه عشق گام بردارد، چرا که ناتوان گشتن در این راه، بهتر از تندرستی ست.
تعبیر غزل:
برای رسیدن به وصال یار باید از غرور و نخوتی که در وجودت است، به یاری تهذیب نفس بگذری تا عشق واقعی در دلت بتابد. آن موقع است که به هر چیز در جهان نظر اندازی، همه اوست و چیزی غیر از او در جهان نخواهی دید. انشاءالله.
منبع: فرارو