چه موانعی وظایف شما را به تأخیر می اندازند؟
به گزارش وبلاگ تحصیل، با عبور از این موانع کارتان را بهتر پیش ببرید
تعلل در کارها و به تأخیر انداختن امور، مثل تب یا گلودرد ممکن است دلایل مختلف داشته باشد. تا زمانی که دلیل اصلی آن برایتان روشن نباشد، هر اقدامی برای حل کردن آن، ممکن است وضع را بدتر کند. در این مقاله ما 5 مورد از شایع ترین علل این مشکل و راهکار های برطرف آن ها را آنالیز می کنیم، پس در ادامه با خبرنگاران همراه باشید.
کاری که پیش روی شما است برایتان سنگین است
توضیح: وقتی شما به وظیفه خود نگاه می کنید، حس می کنید کوهی از کار را به عهده شما گذاشته اند که هرگز نمی توانید آن را به اتمام برسانید. به همین دلیل رغبتی به آغاز آن ندارید.
راه چاره: وظیفه خود را به بخش های کوچک تری تقسیم کنید و بعد روی آن ها کارکنید. این کار باعث حرکت شما می گردد و مسئولیت شما کمتر رعب انگیز به نظر می رسد.
مثال: شما تصمیم دارید یک کتاب بنویسید، اما بجای نشستن و کوشش برای نگارش، احتمالاً مدت ها به صفحه سفید کاغذ یا مانیتور خیره می شوید. شما باید فرایند زیر را با دقت و حوصله دنبال کنید:
تمام ایده هایی که به ذهنتان می رسد را بنویسید
رئوس ایده ها را به صورت تیتر بازنویسی کنید
برای هر ایده یک توضیح اجمالی بنویسید
سبک نوشتن خود را انتخاب کنید
اطلاعات موردنیازتان را بیابید
اطلاعات موجود را به رئوس ایده ها اضافه کنید
برای نمونه اولیه، سه پاراگراف بنویسید
برای خود برنامه بریزید که روزی 2 صفحه بنویسید
تعداد وظایفی که به عهده دارید بسیار زیاد است
توضیح: فهرست کارهایتان آن قدر طولانی است که حس می کنید هرگز تمام نمی شوند. پس چرا اصلاً آغازشان کنید؟
راه چاره: وظایفتان را به صورت یک فعالیت مفهومی باهم ترکیب کنید و برای این فعالیت یک محدودیت زمانی معین کنید.
مثال: ایمیل شما به قدری از درخواست ها و تقاضا پرشده که شما حس می کنید پاسخ دادن به آن ها تا ابد طول می کشد. بجای اینکه در خصوص این مشکل بی حوصله و پریشان باشید، با خود قرار بگذارید که امروز چند ساعت را فقط به پاسخ دادن ایمیل ها می گذرانید. برای فردا یا دو روز بعد دوباره این کار را تکرار کنید.
اگر به وظایف خود به عنوان یک فعالیت و نه صرفاً یک سری اعمال پراکنده نگاه کنید، سنگینی بار آن ها برایتان کمتر می گردد.
وظایف شما تکراری و خسته نماینده است
توضیح: شما فردی خلاق با ذهنی فعال هستید، پس طبیعتاً هر کاری که موردعلاقه واقعی شما نباشد، برایتان خسته نماینده است.
راه چاره: وظایفتان را به کارهای جداگانه تفکیک کنید. به هر کار یک زمان محدود اختصاص دهید و به چشم یک چالش به آن نگاه کنید که آیا می توانید در این مدت محدود، این کار را به سرانجام برسانید؟ هرگاه که در مدت زمان معین یا قبل از آن ،کارتان را به سرانجام رساندید، به خودتان پاداش بدهید.
مثال: شما یک فروشنده تازه استخدام شده هستید که باید به تعداد زیادی مشتری ایمیل هایی مخصوص بنویسید و ارسال کنید. برای این کار باید حساب های شخصی مشتریان را چک کنید، ببینید از فروشنده قبلی چه درخواست هایی داشته، و بعد خودتان را به عنوان فروشنده تازه معرفی کنید.
به جای اینکه تقلا کنید این کار را به هر نحوی انجام بدهید، حداکثر زمان نوشتن یک نامه را تخمین بزنید (مثلاً 5 دقیقه). بنابراین شما باید 120 دقیقه برای همه مشتریان وقت بگذارید، یعنی دو ساعت. تایمر خود را تنظیم کنید و ایمیل اول را تایپ کنید. اگر زودتر از موعد کارتان را تمام کردید، یک کار متفرقه انجام دهید (مثلاً اخبار را روی گوشی خود مرور کنید). هنگامی که زنگ آلارم به صدا عایدی، آن را دوباره تنظیم کنید و تایپ ایمیل دوم را آغاز کنید.
وظیفه شما به قدری مهم است که برایتان دلهره آور است
توضیح: شما می دانید که اگر این کار را خراب کنید، شغل خود یا یک فرصت مهم را از دست می دهید. شما از انجام این کار اجتناب می کنید چراکه می ترسید در معرض خطر قرار بگیرید.
راه چاره: با دوستی که به او اعتماد دارید تماس بگیرید. از او بخواهید که کار شما را مرور کند یا مثل یک هیئت داوری آن را مورد آنالیز قرار دهد. وقتی می خواهید کارتان را به فرد مورد اعتماد خود تحویل دهید، کمتر احساس خطر می کنید و بنابراین آغاز کار برایتان آسان تر می گردد. روشن بینی و تائید فرد ناظر هم زمان با ارائه آزمایشی کار شما، به شما اعتمادبه نفس بیشتری می دهد.
مثال: شما وظیفه دارید به مشتریانی که بدهی دارند ایمیل بدهید و از آن ها بخواهید حساب خود را پرداخت نمایند. ازیک طرف نمی خواهید مشتریان از شما دلگیر شوند یا به رابطه خوب شما خللی وارد گردد و از طرف دیگر شما موظفید بدهی را از آن ها دریافت کنید. انجام متعادل این کار، اصلاً آسان نیست به همین دلیل شما از ارسال ایمیل ها خودداری می کنید.
برای اینکه فشار ذهنی خود را برطرف کنید، از یکی از دوستانتان بخواهید قبل از ارسال متن ایمیل شما را بخواند و ببیند آیا لحن مناسبی دارد؟ به این ترتیب نوشتن ایمیل ها برایتان آسان تر می گردد، چون حس می کنید آن ها را برای دوست خود می نویسید نه مشتریان.
منبع: الی گشت